او

دیروز بود که از تولدم ده روز گذشته بود

و امروز از تولد سال جدید ده روز گذشته است

آیا می توان زمان متوقف ساخت؟

حتی برای یک لحظه؟

نه نمی توان

تلاش ، بی فایده است

پس مرگ ، قطعی است

و فردا ده روز از مرگ من می گذرد

چه زود می گذرد

و من هنوز دنیا ندیده ، چشمانم را بروی دنیا می بندم

حال در عالم ارواح بدون نیاز به بدن همچون خواب های خوش و پریشان زمان دنیا زندگی جدیدی را شروع کرده ام

وای عقربه زمان دیگر حرکت نمی کند

بالاخره زمان متوقف شد

... و من منتظر تا زمانی دیگر تا حرکتش آغاز شود

آن زمان را روز رستاخیز می نامند

می گویند یک روزش اندازه پنجاه هزار سال این دنیاست

یعنی سرعتش بسیار کند است

برای من که در توقف کامل زمان بودم این حرکت کند هم غنیمت است

تماشای فیلم زندگی دنیا دیدنی است

مثقال ذره عمل  با همه خوبی ها و بدی هایش به نمایش گذاشته می شود 

حالا پس از این روز خسته کننده باید به روز سرنوشت رسید

راست یا چپ

بهشت یا جهنم

جایی هم برای آدم های نادان بی تقصیر

حالا وقت استقرار است

کجا قرار است قرار گیریم

خیلی نگرانیم

با تمام وجود به سراغ دوستان زندگی دنیا می رویم

شاید بتوانند کاری برایمان انجام دهند

اما همه گرفتارند

در این میان تنها

چهارده منجی

و کسانی که از سوی آنها اجازه دارند

به نجات انسان ها مشغولند

و من ...